رويايي در سفر با کشتي فضايي
حال حاضر اميدوارکننده ترين راه حل، طراحي و ساخت آسانسورهاي فضايي است که شايد بتواند تا حد زيادي اين مشکل را حل کند.
اما فراتر از اين موضوع، بحث اصلي و چالش برانگيز، توسعه ابزارها و روش هايي است که بتوان از آنها در فضا رخنه کرده و يا به سمت سيارات و ستاره هاي دوردست حرکت کرد. رويايي که داستان نويسان زيادي در تخيلشان آنرا پرورش داده اند ، شايد به زودي و با استفاده از پلاسما يا موتورهاي هسته اي و يا بادبانهاي خورشيدي اين روياي قديمي به حقيقت بپيوندد.
دستيابي به نيروي محرکه جديد براي جايگزيني با نوع قديمي آن، يکي از مواردي است که شايد در آينده نزديک با استفاده از بادبان هاي خورشيدي محقق شود. سال آينده ميلادي يک گروه تحقيقاتي واقع در نيويورک با همراهي گروهي که کار طراحي و ساخت فيلمهاي سينمايي را بر عهده دارند، کار طراحي مدل جديد از بادبان هاي خورشيدي را آغاز خواهند کرد. دکتر لوئيس فريدمن مدير planetary society بادبان هاي خورشيدي را تنها فناوري موجود و کارآمد براي سفرهاي طولاني مدت به سمت ستارگان مي داند.
بادبانهاي خورشيدي توسط کارل ساگان نويسنده داستان هاي علمي تخيلي معرفي شد. در واقع مفهوم اين بادبانهاي خورشيدي بسيار ساده است: جذب انرپي وارده از نور و تشعشعات کيهاني و استفاده از آن براي شتاب دهي حرکت فضا پيما. مانند آنچه که باد در بادبان کشتي هاي اقيانوس پيما ها رخ مي دهد. توانايي بادبان هاي خورشيدي در جذب و به کار گيري انرژي نور خورشيد شايد بتواند تئوري گذر از منظومه شمسي را در مدت زمان 5 سال به حقيقت نزديک تر کرده و شايد به حقيقت بدل نمايد. حتي با متمرکز کردن انرژي لازم و استفاده از ليزر شايد امکان پذير باشد تا مسافت لازم براي رسيد به نزديکترين منظومه شمسي خارج از منظومه خود را ظرف 100 سال طي کرده و از طريق شايد نسل بشر به بخش ديگري از فضا نقل مکان کنند. اما در حال حاضر سفر با چنين کشتي فضايي و در سايه چنين تشعشعاتي بسيار خطرناک بوده و حتي شايد باعث مرگ انسان نيز شود. همچنين علاوه بر اين موضوع، مساله وزن تجهيزات نيز مطرح مي شود. هرچه سفر طولاني تر باشد مقدار تجهيزات و به تبع آن وزن آن بيشتر شده و مديريت آن مشکل تر مي شود.
اين گروه ابتدا در سال 2005 کشتي فضايي با نام cosmos1 را طراحي کرد. اندازه اين کشتي حدود 100 فوت مربع بود که توسط موشکي روسي در مدار قرار گرفت. موفقيت در اين عمليات ناسا را بر آن داشت تا در ساخت يک نانو کشتي فضايي با ابعاد 18 فوت و با نام light sail 1 مشارکت و سرمايه گذاري کند. اين کشتي داراي بادبان هاي آلومينيومي به قطر يک چهارم کيسه هاي پلاستيکي بود و قطعات مختلف آن توسط دانشجويان دانشگاه استنفورد ساخته شده بود. بادبان ها توسط قوه جاذبه و استفاده از انرپي خورشيدي در محل از پيش تعيين شده خود قرار مي گرفتند و کشتي فضايي اين قابليت را پيدا ميکرد که بتواند مانورهاي پيچيده اي مانند ترمز يا معلق ماندن در فضا را انجام دهد.
اولين پرواز به ياد برادران ويلرايت به نام لحظه Kitty Hawk نامگذاري شد. در اين پرواز کشتي فضايي در مدار قرار گرفت. برنامه ريزي بعدي براي قرار دادن کشتي بزرگتري بود که بتواند انرژي لازم براي قرار گرفتن در مداري که صدها هزار مايل بالاتر قرار داشت را امکان پذير کند.
اما پرواز سوم براي سفر به خارج از مدار زمين طراحي شده است، جايي که معروف به نقطه L1 و در واقع 900 هزار مايل دورتر از مدار زمين است. هرچند به اعتراف دکتر فريدمن براي خروج از مدار فعلي مشکلاتي وجود دارد، اما تلاش هايي نيز در جهت رفع آنها صورت گرفته است. شايد با اين کارها زمان چنداني به تبديل شدن روياي داستان نويسان به حقيقت باقي نمانده باشد.
نظرات : 0