به گزارش شبکه خبری ICTPRESS، محمد حداد کارشناس ارشد ارزیابی بازار واحد بازاریابی فناپ در این مطلب به اهمیت واحد منابع انسانی در شرکت‌های کوچک و متوسط پرداخته است که در ادامه آن را می‌خوانید:

ریچارد پرین فرهنگ درون سازمانی را اینگونه تعریف می‌کند که استراتژی فرهنگ درون سازمانی مانند یک چسب اعضای سازمان را به هم متصل کرده و مجموعه‌ای از آداب و رسوم مختلف را تشکیل می‌دهد. بر این اساس نهاد متولی فرهنگ درون سازمانی، واحد منابع سازمانی است. اهمیت این موضوع دقیقا از آنجا نشات می‌گیرد که در دوران کنونی، انسان (نیروی کار)‌، «سرمایه» بوده و سرمایه انسانی در اولویت است. به‌همین دلیل وجود بخش منابع انسانی در همه نوع از ابعاد سازمان‌ها (کوچک یا بزرگ) به ویژه برای کسب‌وکارهایی که در ابتدای راه هستند، از اهمیت بیشتری برخوردار است. نقشی که واحد منابع انسانی در کسب و کار دارد، همانند چسب است که می‌تواند همه چیز را کنار هم نگه دارد.

شرکت‌های تازه متولد شده یا کوچک و متوسط (SME) با توجه به محدودیت‌های مالی و نگرش  اشتباه مبتنی بر کوچک بودن ابعاد سازمان، به مدیریت غیررسمی فعالیت‌ها منابع انسانی روی می‌آورند. از این رو باید بر اهمیت مدیریت منابع انسانی در سازمان‌های کوچک و متوسط (SME) برای رشد و تعالی توجه ویژه شود.

در ابتدا باید به این مهم اشاره کرد که تشکیل واحد منابع انسانی در سریع‌ترین زمان ممکن برای انجام اقدامات مختلف مربوط به افراد سازمان مانند تجزیه و تحلیل مشاغل جذب و استخدام، آموزش و توسعه، نگه داشت،  حقوق و دستمزد و... بسیار مورد اهمیت است.

در همین حال واحد منابع انسانی (HR) با عملکرد مطلوب به مدیر کمک می‌کند که با کارمندان خود ارتباط بهتری را برقرار کند، عملکرد آنها را مورد بررسی قرار داده و در صورت لزوم شرایط  توسعه و پشتیبانی را فراهم کند و سپس این امکان را  به وجود می‌آورد تا نقاط قوت و ضعف تیم را بهتر درک کرده و به طور پیشگیرانه نسبت به حل مشکلات اقدام شود.

رقابتی بودن فضای حاکم بر شرکت‌های کوچک و متوسط(SME)  نسبت به محیط، باعث می‌شود که فضای حاکم بر درون سازمان نیز باید بسیار پرانرژی، انعطاف پذیر و پویا باشد. یکی از مشکلات شایع شرکت‌های کوچک و متوسط (SME)، قطع یا کمرنگ شدن ارتباط مالک یا رهبر با کارکنان ـ‌ زمانی که سازمان از مرحله شروع به مرحله رشد و توسعه می‌رسد ـ‌ است، که ممکن است تاثیرات منفی بر احساسات فردی اشخاص حاضر در سازمان بگذارد.

بر اساس مطالعات انجام شده درباره مدیرت نوین، تشکیل گروه‌های رسمی و غیر رسمی یا ایجاد ساختار های تخت نسبت به ساختار های افقی، با انعطاف پذیری بالا، این پیامد را دارد که بستر بهتری برای تبادل اطلاعات، افزایش مشارکت افراد در تصمیم گیری باشد که در نهایت افزایش انگیزه و حس تاثیرگذاری را به همراه خواهد داشت.

باید به این مهم اذعان داشت که بخش تخصصی منابع انسانی(HR) بهتر می‌تواند استعدادها را کشف یا شناسایی کند؛ زیرا جذب و استخدام در بازار کار رقابتی امروز، بسیار دشوار است. به دلیل اینکه سازمان‌های کوچک و متوسط(SME)  پیوسته در حال یافتن گزینه‌های واجد شرایط و تأمین حقوق رقابتی در برابر دیگر سازمان‌ها هستند که البته باید نگران آموزش و توسعه هر یک از کارکنان در طول فراز و نشیب‌های سازمان نیز باشند.

وجود تیمی از متخصصان منابع انسانی(HR)، هرچند کوچک، می‌تواند به کاهش برخی از فشارهای مدیریت کارکنان کمک کند. سرمایه‌گذاری روی افراد کنونی سازمان و در ادامه با تدوین شاخصه‌های درست در جذب کارکنان، محصولی مانند افزایش کارایی، خلق مزیت رقابتی و تولید دانش مطلوب را تولید می‌کند؛ چراکه آنها اولین و مهمترین زیربنای امپراتوری ما خواهند بود.

می‌توان نتیجه گرفت که با توجه اهمیت مدیرت منابع انسانی(HRM) و محدودیت‌های پیش‌روی سازمان‌های کوچک و متوسط (SME) نیاز نیست آنها همانند سازمان‌های بزرگ، هزینه‌های زیادی را بپدازند تا آنچه لازم است را به دست بیاورند؛ بلکه می‌توانند با برون سپاری، قسمتی از خدمات منابع انسانی که نیازمند متخصصان ماهر و قابل اعتماد است را با هزینه کمتر در اختیار بگیرند. مهم آن است که نمی‌توان از این روش در سازمان کوچک و متوسط(SME) استفاده کرد و سازمان‌های با شکل و اندازه گوناگون در حال بررسی این گزینه هستند  تا از مزایایی که با خود به همراه دارد ( کاهش هزینه‌، افزایش کارایی و تأمین مهارت‌های مورد نیاز) بهره‌مند شوند.