۱۴۰۳ شنبه ۳۱ شهریور

ظرفيت نهفته ترانزيت بين‌الملل IP در ايران

اين موقعيت خاص با توجه به نياز روز افزون كشورمان به منظور برقراري و تقويت ارتباطات مجازي، باعث شده است تا ايران به يكي از بازيگران اصلي حوزه ICT در منطقه تبديل شود. به طوري كه در شرايط كنوني و با توجه به افزايش فشار تحريم ها بر عليه ايران، امروزه سرمايه گذاري در راستاي افزايش نقش بين المللي كشور در ترانزيت IP، يك نياز كاملا جدي و ضروري است.
يكي از بخش هايي كه سرمايه گذاري روي آن مي تواند امكان دسترسي به اين مهم را فراهم كند، تمركز بر توسعه كمي و كيفي شبكه فيبرنوري در كشور است كه در برنامه پنجم توسعه به طور صريح در دستور كار قرار گرفته است. در اين خصوص، پهناي باند كشور در ابتداي سال گذشته 8/26 بوده كه اكنون به 63 گيگابايت افزايش يافته و مقرر شده است تا پايان برنامه پنجم توسعه در سال 1394، با 200 برابر شدن به 500 گيگابايت افزايش پيدا كند كه البته در اين ميان وضعيت رشد و توسعه فيبرنوري بسيار تعيين كننده است.
با توجه به اهميت موضوع، استفاده از فيبرنوري در جهان، داراي سابقه اي بسيار طولاني و اندكي كمتر از اختراع تلفن است. به طوري كه هم زمان با گسترش ارتباطات راه دور و نيز لزوم ايجاد سرعت، دقت و سهولت در مبادله اطلاعات، استفاده از آن براي نخستين بار مورد توجه صنعت مخابرات قرار گرفت. سرانجام توليد رشته هاي باريك و بلندي كه از يك طرف نور را دريافت و از سوي ديگر خارج مي نمودند، نظر برخي از قطب هاي اقتصادي را به خود جلب كرد. در واقع، استفاده از فيبرنوري اين امكان را به حوزه مخابرات داد تا به علت داشتن قابليت هاي فني بالاتر نسبت به ساير كابل هاي معمولي، اطلاعات را با پهناي باند بيش از يكصد مگابيت مورد انتقال قرار دهند. در حال حاضر بيش از 30 سال است كه در ايران، استفاده از اين نوع فناوري مورد توجه قرار گرفته است و امروزه بخش قابل توجهي از مبادله اطلاعات مبتني بر فيبرنوري است.
تا پيش از اين كه موج خصوصي سازي، كليه اعضا و جوارح بدنه اقتصادي كشور را به خود درگير كند، فيبرنوري نيز مانند بسياري از امكانات ديگر، در انحصار دولت قرار داشت. گرچه هم اكنون نيز بسياري از امتيازات توسعه اي فيبر نوري به شركت ارتباطات زيرساخت، تعلق دارد، اما چند سالي است كه بخش خصوصي نيز دستي بر آتش كشيده و وارد اين كسب و كار شده است. در اين گزارش به مناسبت برگزاري مراسم افتتاح نخستين فيبرنوري زيردريايي ايران، به ارزيابي ابعاد مختلف اين رويداد مي پردازيم.
** پارس گيتي ارتباط؛ پايان يك امپراطوري
ورود بخش خصوصي به حوزه فيبرنوري، مصادف با تشكيل شركت "پارس گيتي ارتباط" بود. اين شركت كه با عنوان (PGE) فعاليت خود را در سال 89 آغاز كرد، به صورت كنسرسيوم و متشكل از 11 شركت ارايه دهنده خدمات ندا (PAP) و با مديريت يكي از قديمي هاي زيرساخت به نام آقاي جلال محفوظي پا به عرصه اين كسب و كار گذاشت. بسياري از اعضاي هيات مديره اين شركت را مديران عامل شركت هاي PAP تشكيل مي دادند. از اين روي تصور آن مي رفت كه داشتن منافع مشترك و نيز وجود يكپارچگي و هماهنگي در ميان تصميم گيران، بتواند زمينه هاي حضور مقتدرانه اين بازيگر جديد در حوزه تامين پهناي باند از طريق فيبرنوري را فراهم كند.
از سوي ديگر با توجه به اين كه شركت ارتباطات زيرساخت، به عنوان تامين كننده انحصاري پهناي باند كشور، هر ساله از طريق كشورهاي همسايه اقدام به خريد پهناي باند مي كند، راه اندازي فيبرنوري زيردريايي مي توانست، گام موثري جهت تامين پهناي باند از طريق شركت هاي داخلي باشد. سرانجام اندكي پس از تشكيل اين كنسرسيوم در اسفند۱۳۸۹، قراردادي میان شرکت ارتباطات زیرساخت و شرکت پارس گیتی ارتباط منعقد شد. طبق این قرارداد، شرکت پارس گیتی ارتباط به عنوان مجری سرمایه‌گذاری در زمینه پهنای باند بین‌الملل در منطقه معرفي و مقرر شد نسبت به خريداري ظرفیت اقدام نمايد و آن را با قیمت روز به شرکت ارتباطات زیرساخت بفروشد.
در اين قرارداد هم چنين عنوان شد، شركت ارتباطات زيرساخت، تعهدي براي خريد ظرفيت پهناي باند وارده به كشور ندارد و خريد پهناي باند از شركت پارس گيتي در يك فضاي رقابتي با شركت هاي خارجي و در صورت ارايه قيمت مناسب شكل مي گيرد. پيش بيني ها براي ايجاد درگاه بين الملل در مسير بندر عباس، بیش از 20 لینک STM64 بود که امکان افزایش آن نیز با ورود فناري هاي جدید نيز وجود داشت. همچنین پیش بینی شده بود این پروژه برای مدت 20 سال به بخش خصوصی سپرده شود و رقمي در حدود 7 ميليون دلار براي دولت درآمدزايي داشته باشد. بدين ترتيب با تشكيل كنسرسيوم پارس گيتي ارتباط، اميدهاي فراواني پيرامون شكستن انحصار در زمينه تامين پهناي باند، عدم وابستگي به كشورهاي خارجي، پايان دوره فيبرهاي استيجاري و نيز افزايش امنيت تامين اينترنت كشورمان شكل گرفت.
** اكران دوباره تراژدي شريك خارجي
چندي پس از عقد قرارداد، اسناد مناقصه جهت اخذ شريك خارجي منتشر شد و مذاكراتي نيز با كشورهاي هند و امارات متحده عربي صورت گرفت. در اين ميان حتي شركت اتصالات از امارات، آمادگي خود را جهت اخذ قرارداد با همتاي ايراني خود اعلام كرد. اما بنا به دلايل نامعلومي اين مذاكرات كه غالبا نيز در پشت درهاي بسته انجام مي شد، با نمايندگاني از پيشگامان كوير يزد، پارس آنلاين و ساير شركت هايي كه كنسرسيوم پارس گيتي ارتباط را تشكيل مي دادند، به نتيجه نرسيد و هيچ گاه وارد مرحله ارايه ضمانت نامه و انعقاد قرارداد نشد.
سرانجام 26 ماه پس از آغاز به كار پارس گيتي ارتباط، معاون شركت ارتباطات زيرساخت از توقف کامل پروژه تامین بخشی از پهنای باند اینترنت کشور از مسیر بندرعباس خبر داد كه ناباوري بسياري از خبرگان حوزه را در برداشت. گرچه هيچ گاه به درستي علل ناكامي اين كنسرسيوم مشخص نشد، اما بررسي ها نشان مي دهد متاسفانه در اين تجارت بزرگ، بار ديگر شريك خارجي، پشت همتاي ايراني خود را خالي كرد و مهم تر از همه اتصالات كه در مزايده اپراتور سوم تلفن همراه ايران، نشان داده بود فاقد حسن نيت كافي براي سرمايه گذاري در ايران است، با اين اقدام بار ديگر بر مواضع خود پافشاري كرد.
در ادامه بررسي هاي ناكامي پارس گيتي ارتباط، برخي از كارشناسان بر اين باورند كه حتي در صورت اتمام پروژه ایجاد درگاه بین‌الملل در بندرعباس، قيمت تمام شده پهناي باند كه توسط اين شركت به زيرساخت ارايه داده مي شد، بيشتر از قيمتي بود كه ساير رقيبان خارجي اقدام به فروش آن مي كردند و اين قضيه باعث مي شد تا اين كنسرسيوم در عرضه رقابت، حرفي براي گفتن نداشته باشد و مهم تر از همه، اصلي ترين مشتري خود، يعني شركت زيرساخت را نيز از دست بدهد كه البته اين احتمال داراي ابهامات فراواني است. زيرا بدون ترديد فعالان اين حوزه، پيش از عقد قرارداد با زيرساخت، كليه برآوردهاي لازم در خصوص قيمت تمام شده محصول را انجام داده بودند و به طور طبيعي نمي بايست از اين جريان شگفت زده مي شدند.
البته در راستاي شكست كنسرسيوم پارس گيتي ارتباط، شنيده هايي مبني بر بروز اختلاف در ميان سهامداران نيز به گوش مي رسيد كه ميزان صحت و سقم آن هيچ گاه به درستي مشخص نشد. اما هر چه كه بود، كشتي نخستين فيبر نوري زيردريايي ايران به گل نشست، تا اين كه يك سال بعد، اين حوزه شاهد تحولات جديدي شد.
** سرمايه گذاري نوري به جاي خريد سكه و ارز
پس از فسخ قرارداد نه چندان مبارك پارس گيتي ارتباط با شركت ارتباطات زيرساخت، گروه تعاوني پيشگامان كوير آسيا، پاي خود را در جاي پاي رقيب شكست خورده و از دور خارج شده قديمي اش گذاشت و اقدام به برگزاري مراسم افتتاح نخستين فيبر زيردريايي ايران-عمان و بهره برداري نمادين اين طرح 400 كيلومتري نمود. در اين مراسم كه در 28 خرداد سال جاري و با حضور مديران شركت ارتباطات زيرساخت، استاندارد يزد، مدير عامل و اعضاي هيات مديره گروه تعاوني پيشگامان كوير آسيا برگزار شد، پس از انعقاد قرارداد (Landing Party Agreement) بين زيرساخت و پيشگامان، تبادل ترافيك بين المللي بين كشور و ساير درگاه هاي بين المللي به ميزان 200 گيگا بايت بر ثانيه مورد توافق قرار گرفت.
مشخصات فني اين طرح شامل، امكان اختصاص ظرفيت حداكثري 2.4 Tbps براي انتقال اطلاعات، استفاده از تجهيزات DWDM با ظرفيت 40 گيگابايت بر ثانيه، امكان بهره گيري از سه كابل بين المللي پشتيبان، داراي تجهيزات پايانه خطوط دريايي Huawei Optix BWS 1600S، مجهز به استاندارد فيبر (ITU-T G.654B) و با ظرفيت اوليهG 3*10 است.
اين فيبر زيردريايي هم چنين داراي ويژگي هاي امكان برقراري اتصال زيردريايي از درون داكت هاي بتوني براي كاهش قطعي هاي احتمالي و هم چنين افزايش كيفيت اتصال از طريق يك hub براي ارتباط با IP Exchange است كه با 50 ميليون دلار سرمايه گذاري داخلي در درياي آزاد به مورد اجرا قرار گرفته است.
بر اساس اين گزارش، انتقال پهناي باند از اين طريق، مي تواند ايران را به يك هاب قوي منطقه اي تبديل كند كه البته دليل آن نيز كوتاه كردن مسيري است كه كشورهاي منطقه در صورت استفاده از فيبر ايران، براي اتصال به ساير نقاط مي بايست طي كنند. در اين زمينه مي توان كشورهايي هم چون روسيه، افغانستان، تركيه و ارمنستان را نام برد كه از طريق هاب ايران- چابهار به خاورميانه اتصال پيدا كنند.
هم زمان با افتتاح فيبر زيردريايي تعاوني پيشگامان كوير آسيا، مديران ارشد اين كارتل تجاري نسبت به افق اين طرح بسيار خوش بين به نظر مي رسند. به طوري كه يوسف جوكار، مديرعامل شركت پيشگامان كوير آسيا، در زمينه چگونگي وضعيت اينترنت قابل تحويل در اين پروژه معتقد است، وجود تعداد هاب هاي كمتر براي تغيير IP3 در اين طرح، باعث افزايش كيفيت اينترنت قابل تحويل مي شود. به عبارت ديگر، اتصال اينترنتي اين طرح با يك هاب و يك بار تغيير IP به اروپا مي رسد. در حالي كه معمولا اتصال اينترنت ساير ارايه دهندگان پهناي باند بين الملل از طريق 5 يا 6 هاب صورت مي گيرد كه به اعتقاد وي، باعث كندي سرعت اينترنت در كشور مي شود. هم چنين از سوي ديگر محمدرضا رضايي نژاد، مديرعامل تعاوني كه سرمايه گذاري در حوزه دلار، سكه و مسكن را از جمله اصلي ترين دلايل تورم و گراني در كشور مي داند، با اشاره به تكميل رينگ طلايي فيبر نوري تصريح كرده است، فيبر زير دريايي عمان اوليت گام اين شركت تعاوني است و به زودي براي تكميل حلقه طلايي رينگ ارتباطي بين قاره اي و جهاني گام بر مي داريم.
اما در خصوص شريك خارجي تعاوني پيشگامان كوير آسيا كه با توجه به تجربه ناموفق پارس گيتي ارتباط، از اهميت شاياني برخوردار است، مي توان گفت در تازه ترين وضعيت، نتيجه مذاكرات انجام شده با شركت عمان تل حاكي از همكاري قريب به وقوع اين دو شركت است. در جريان اين همكاري ها، مقرر شده است عمان تل، تسهیلاتی را برای پنج سیستم کابلی بین‌المللی در سایت‌های بوستان، مسقط، زرقا و شبه جزیره مسند فراهم كند.
** نقطه تعامل دولت و بخش تعاوني در ترانزيت IP
همان طور كه پيش از اين نيز بدان اشاره شد، در حال حاضر فيبرنوري، يكي از مهم ترين زيرساخت هاي كشورهاست كه به ويژه در مناطق مرزي و دريايي از اهميت تعيين كننده اي برخوردار مي شود. در اين ميان، تثبیت جایگاه ایران در سال 1404 به عنوان هاب منطقه‌ای برای ارتباطات زیرساختی مخابراتی و انتقال داده‌ها يك نياز كاملا جدي و ضروري است و همانند بازسازي و توسعه شبكه هاي آب، برق و گازرساني به صورت روزافزون در زمره نيازهاي مردم قرار گرفته است.
چه بسا مطابق برنامه پنجم توسعه، مي بايست 20 هزار كيلومتر فيبر نوري به زيرساخت اضافه شود كه البته ممكن است بخشي از اين ميزان، جايگزين فيبرهاي فعلي باشد. در حال حاضر 46 هزار كيلومتر فيبر نوري به عنوان شبكه پشتيبان در كشور وجود دارد كه البته به گفته خسروي، مديرعامل زيرساخت برخي از اين فيبرها، بيش از 20 سال عمر دارند و بعضا چندين بار ترميم شده و مفصل خورده‌اند و از اين جهت كيفيت مطلوبي ندارند.
اين قضايا در كنار يكديگر به درستي نمايانگر اين است كه ميزان موفقيت پيشگامان كوير آسيا در دسترسي به ايجاد و راه اندازي فيبر نوري زيردريايي، تا چه حد مي تواند تاثيرگذار باشد. اما نبايد فراموش كرد كه به هر ترتيب، اين طرح با چالش ها و مشكلاتي مواجه است كه هوشمندي هاي خاصي را جهت پشت سرگذاشتن مي طلبد. در اين ميان وجود فضاي تحريم بر عليه ايران توسط كشورهاي خارجي، يكي از اصلي ترين عواملي است كه مي تواند دستيابي ايران به فناوري روز دنيا را با چالش مواجه كند.
از اين روي عبور از تحريم هاي موجود، مي تواند موفقيت مطلوبي براي فعالاني كه مي خواهند فيبرنوري زيردريايي احداث كنند، به شمار مي رود. از سوي ديگر، آنچه كه بديهي است اين است كه عبور ترافيک انتقال بين‌المللي مکالمه و ديتا، از طريق ايران مي تواند منافع اقتصادي قابل توجهي بسياري از كشورها را با تهديدهاي جدي مواجه سازد. از اين روي چندان هم دور از ذهن نيست اگر برخي از كشورها بخواهند ضمن مانع تراشي ها و حتي كارشكني هاي احتمالي، پروژه راه اندازي فيبرزيردريايي ايران را با تاخير مواجه سازند.
اما اين طرح، داراي ابعاد ديگري نيز هست كه به وضعيت داخلي زيرساخت در كشورمان باز مي گردد. از آن جايي كه كشيدن فيبرنوري زيردريايي، يك پروژه اساسي با سرمايه گذاري 50 ميليون دلاري داخلي است كه توسط بخش تعاوني صورت گرفته است، نيازمند توجه دولت در فازهاي مختلف است. در اين ميان، چه بسا اين پروژه در صورت اتمام نيز، مثلا در بخش نگهداري مستلزم ايجاد شرايط ويژه اي هم چون راه اندازي «پليس فيبر» است كه بتواند بر خلاف گذشته از گزند لنگر كشتي، كوسه ماهي، دزدان دريايي و موارد مشابه در امان بماند!
به عبارت ديگر، سپردن بخشي از ترانزيت IP در پروژه انتقال پهناي باند به بخش تعاوني، در صورت اجراي موفقيت آميز و آميخته با تعامل، مي تواند نمايشي از بلوغ همكاري دولت با ديگر بخش هاي خارج از بدنه حاكميت باشد كه خود زمينه ساز فعاليت هاي بيشتر در آينده است.
منبع: ماهنامه دنياي مخابرات و ارتباطات

نظرات : 0

ثبت نظر

21729